اسفند ۲۳۱۳۹۹
 

درمان چاقی با کمک هیپنوتیزم 

دکتر دارابی_متخصص هیپنوتیزم و رواندرمانی

تهران-۴۴۰۳۰۷۱۹

 

 

 هیپنوتیزم درمانی چاقی یکی از هدفهای اصلی علم هیپنوتیزم است.در هیپنوتیزم با کمک برنامه ریزهای ذهنی و القائات مربوط به دستگاه گوارش،میزان اشتها کاهش می یابد.با کمک هیپنوتیزم و شرطی سازی های لازم میتوان میزان اشتها را به اندازه کافی پایین آورد.

قابل ذکر است که سوژه باید هیپنوتیزم پذیری خوبی داشته باشد و حداقل مرحله ۴ از مرحله هفتگانه خلسه را بتواند پشت سر بگذارد.

تا کنون درمانهای موفق در این زمینه داشته ایم که میتواند به این مقاله در سایت دیگر اینجانب مراجعه نمایید.

دکتر دارابی-روانشناس و استاد دانشگاه

متخصص هیپنوتراپی در تهران

با بیش از ۲۵ سال تجربه

کلمات کلیدی=هیپنوتیزم،درمان چاقی با کمک هیپنوتیزم،متخصص هیپنوتیزم در درمان چاقی،بهترین متخصص هیپنوتیزم برای چاقی،دکتر متخصص هیپنوتیزم در درمان چاقی غرب تهران،درمان هیپنوتیزمی برای چاقی.هیپنوتیزم،درمان چاقی با کمک هیپنوتیزم،متخصص هیپنوتیزم در درمان چاقی،بهترین متخصص هیپنوتیزم برای چاقی،دکتر متخصص هیپنوتیزم در درمان چاقی غرب تهران،درمان هیپنوتیزمی برای چاقی.هیپنوتیزم،درمان چاقی با کمک هیپنوتیزم،متخصص هیپنوتیزم در درمان چاقی،بهترین متخصص هیپنوتیزم برای چاقی،دکتر متخصص هیپنوتیزم در درمان چاقی غرب تهران،درمان هیپنوتیزمی برای چاقی.هیپنوتیزم،درمان چاقی با کمک هیپنوتیزم،متخصص هیپنوتیزم در درمان چاقی،بهترین متخصص هیپنوتیزم برای چاقی،دکتر متخصص هیپنوتیزم در درمان چاقی غرب تهران،درمان هیپنوتیزمی برای چاقی.هیپنوتیزم،درمان چاقی با کمک هیپنوتیزم،متخصص هیپنوتیزم در درمان چاقی،بهترین متخصص هیپنوتیزم برای چاقی،دکتر متخصص هیپنوتیزم در درمان چاقی غرب تهران،درمان هیپنوتیزمی برای چاقی.هیپنوتیزم،درمان چاقی با کمک هیپنوتیزم،متخصص هیپنوتیزم در درمان چاقی،بهترین متخصص هیپنوتیزم برای چاقی،دکتر متخصص هیپنوتیزم در درمان چاقی غرب تهران،درمان هیپنوتیزمی برای چاقی.هیپنوتیزم،درمان چاقی با کمک هیپنوتیزم،متخصص هیپنوتیزم در درمان چاقی،بهترین متخصص هیپنوتیزم برای چاقی،دکتر متخصص هیپنوتیزم در درمان چاقی غرب تهران،درمان هیپنوتیزمی برای چاقی.

دی ۰۴۱۳۹۹
 

مغز که مهمترین، حساسترین و پیچیده‌ترین عضو بدن انسان است از نظر کارکرد و اندازه میان دو جنس زن و مرد متفاوت است. در این نوشتار ۱۰ تفاوت بین مغز زنان و مردان آمده است.

۱. روابط انسانی..

زنان تمایل دارند به نحو کارآمدتری با دیگران ارتباط برقرار کنند و توجه خویش را به یافتن راه‌حل مفید گروهی، حل و فصل مسایل و کاربرد نشانه‌های غیرکلامی همچون لحن، هیجان و همدردی معطوف نمایند. در حالی که مرد‌ها بیشتر تمایل دارند که وظیفه‌شناس، کم‌حرف و منزوی‌تر باشند. مردان از حیث درک هیجاناتی که آشکارا به زبان نمی‌آیند، با اشکال مواجه می‌شوند و حال آن‌که زنان معمولا هیجانات و نشانه‌های عاطفی را احساس می‌کنند. این تفاوت‌ها مشخص می‌سازند که چرا زنان گاهی از لحاظ ارتباط دچار مشکل‌اند و چرا دوستی‌های مردانه و زنانه با هم متفاوت‌اند. ادامه مطلب »

آذر ۱۵۱۳۹۹
 

 «در خانه می‌مانیم، دور تفریح، مهمانی و سفر را خط می‌کشیم، ماسک می‌زنیم، دست‌هایمان را می‌شوییم و پروتکل‌های بهداشتی را رعایت می‌کنیم، چرا؟ چون می‌خواهیم مراقب سلامت جسم‌مان در برابر یک ویروس همه‌گیر که دنیا را درگیر خود کرده، باشیم. اما مگر سلامتی فقط مربوط به جسم است؟ اگر حواسمان به سلامت روح و روانمان نباشد، بعد از اینکه کرونا بساطش را جمع کرد و رفت، تبدیل به چه آدم‌هایی خواهیم شد؟

بسیاری از ما این روزها با فشارها و آسیب‌های روانی ناشی از وضعیت موجود و همه‌گیری کرونا درگیریم و نگرانی عمیقی را نسبت به آینده تجربه می‌کنیم.

 روانشناسان معتقدند است حلقه گمشده‌ای که باعث می‌شود در گرداب آسیب‌هایی مثل نگرانی و وسواس بیفتیم، بی‌توجهی به سلامت روان است. او برایمان از ساده‌ترین قدم‌ها برای حفظ سلامت روحی می‌گوید.

 

راه‌ حل مشکلات لاینحل
از بزرگ‌ترین مشکلات عصر ما، کم‌لطفی و بی‌توجهی به مسئله سلامت روان و روانشناسی است. این در حالی است که بسیاری از اتفاقات روزمره ما با موضوعات مربوط به روانشناسی درگیر است. از تصادفات جاده‌ای پرتعداد که عامل انسانی مقصر آنهاست گرفته تا اعلام ایست قلبی به‌ عنوان اصلی‌ترین علت مرگ و حتی اتفاقات بازار بورس و طلا و همین ویروس ناخوانده کرونا، هیچ‌کدام بی‌ارتباط با روانشناسی نیستند. هیچ حوزه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را نمی‌توان بدون در نظر گرفتن ابعاد روانشناسی آن تحلیل کرد. حتی درباره کرونا هم روانشناسی نقش پررنگی دارد. بد نیست بدانیم روانشناسی متعلق به غربی‌ها نیست، اگر آنها کمی بیشتر از ۱۰۰سال است درباره موضوعات روانشناسی حرف می‌زنند، بیش از ۱۰۰۰سال قبل، ابوعلی‌سینا در کتاب خود، از مصادیق روح به‌عنوان یکی از اصول شش‌گانه خود نام می‌برد. توجه به موضوعات روانشناسی راه‌ حل بسیاری از مشکلاتی است که تصور می‌کنیم حل‌نشدنی هستند و جالب این که حتی هزینه‌های مادی و غیر مادی این مشکلات را تا حد زیادی کاهش می‌دهند.آموزه‌هایی از هزار سال قبل
بسیاری از آسیب‌های روانی ما با توجه کردن به اهمیت روانشناسی، قابل پیشگیری است. کافی است حواسمان را به اهمیت این موضوع جمع کنیم و یادمان باشد که سلامت بدون دارو، یک ارزش است. شناخت روان، حلقه مفقوده موضوعات ماست. شاید عجیب به‌ نظر برسد و شاید هم بسیاری از ما بی‌خبر باشیم که بسیاری از اصول ابن‌سینا، همان‌هاست که سال‌ها بعد دانشمندان برای حل مشکلات به‌ کار گرفتند. در همه‌گیری کرونا، چندماه بعد از همه‌گیری، دانشمندان چینی نکاتی را پیاده کردند که مطابق نظریات ابن‌سینا بود؛ مثلا از لزوم خواب بودن شهروندان در فاصله ۱۰شب تا ۵صبح حرف زدند که ابوعلی‌سینا بر آن تأکید داشته و حالا هم طرح منع تردد از ۹شب تا ۴صبح در کشور خودمان، تأکیدی دوباره بر آن است. خیلی از مشکلات با سلامت روان ما گره خورده است و خبر خوب این که فرمان مدیریت روان، تا حد زیادی دست خودمان است. این که هر کدام از ما هر ۲۴ساعت از عمرمان را چگونه مدیریت و به چه چیزهایی فکر می‌کنیم مهم است؛ چراکه افکار هستند که رفتار ما را می‌سازند.خواب و خوراک روح
وقتی شروع می‌کنیم به تغییر سبک زندگی و چیدن دوباره افکار، خیلی از آسیب‌های روانی غیر قابل کنترل به‌راحتی قابل مدیریت می‌شوند؛ مثلا می‌توانیم نگرانی افراطی و آسیب‌زا را از خودمان دور کنیم. برخلاف تصورها، این کار با قدم‌های کوچک و راحت‌تر از آن چه فکر می‌کنیم قابل انجام است و کافی است شروع کنیم. در این راه باید حواسمان به ساده‌ترین انتخاب‌هایمان باشد؛ مثلا انتخاب ساده‌ای مثل این که به چه موسیقی‌ای گوش دهیم، در این که ناامید و نگران باشیم یا امیدوار و مثبت‌اندیش، مؤثر است.گروه اول، متوهم‌ها
این روزها همه ما از این که تعداد قربانیان روزانه کرونا مدام در حال افزایش است، هراسان و غمگین‌ایم. در کنار عوامل دیگری که به این وضعیت منجر شده‌اند، توجه به ابعاد روانی ماجرا هم مهم است. ۲گروه از جامعه در رسیدن ما به این نقطه نقش پررنگ داشته‌اند؛ گروهی هستند که این جمله‌ها ورد زبانشان است: من مریض نمی‌شوم، کار خودشان است، آمارها واقعی نیستند، همه‌چیز یک نقشه است و جملاتی از این دست. واکنش این افراد هم ناشی از کم‌بودن سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی است که باعث شده عده‌ای از مردم همیشه توهم توطئه داشته باشند. این یعنی تأثیر بی‌توجهی به بهداشت روح و روان. چرا این افراد با وجود همه توصیه‌ها، به موضوع اهمیت نمی‌دهند؟ اینها همان افرادی هستند که هنوز مهمانی و مسافرتشان برپاست و باعث می‌شوند بشنویم خانواده‌ای همزمان با هم به کرونا مبتلا شده‌اند.گروه دوم، دست‌شستگان از عمر
گروه دومی هم هستند که به پروتکل‌های بهداشتی توجه نمی‌کنند و باعث می‌شوند آمار قربانیان روزبه‌روز بیشتر شود، گروهی که رفتار آنها هم ریشه روانشناسی دارد. آنها به نوعی درمانده هستند، ادعا می‌کنند که آن قدر استرس، ترس و درد در زندگی‌شان وجود دارد که دیگر از چیزی نمی‌ترسند، انگار که چیزی برای از دست دادن ندارند. این گروه هم با این استدلال نادرست که حاصل آسیب‌های پیدا و پنهان روانشان است، به سلامت بقیه افراد جامعه آسیب می‌زنند؛ جایی که شهروندان باید در مواجهه با کرونا بایستند، درست در نقطه میانی این ۲موضع‌گیری است: بی‌توجهی به کرونا و مراقبت بدون ترسیدن. اگر اصول زندگی سالم را براساس آموزه‌های دانشمندانی مانند ابوعلی‌سینا پیش بگیریم، بسیاری از مشکلات روانی و جسمی اصلا رخ نمی‌دهد. به این ترتیب اسیر واکنش‌های هیجانی و نگرانی افراطی نمی‌شویم.

خداحافظی با افراط و تفریط
اگر کمی دقیق‌تر نگاه کنیم، ۲مرحله از سلامت را می‌بینیم، سلامت قبل از نیاز به دارو و پزشک و سلامت بعد از نیاز به اینها. همان طور که قبل از این که بیمار شویم می‌توانیم با رعایت نکاتی جسم‌مان را سالم نگه داریم، قبل از ابتلا به بیماری‌های روانی هم می‌توانیم با رعایت بعضی نکات، سلامت روحمان را حفاظت کنیم. ما در نگرانی مواجهه با کرونا، به ۲موضع‌گیری می‌بازیم؛ افراط و تفریط. از یک طرف عده‌ای اصلا کرونا را قبول ندارند و از طرف دیگر عده‌ای بیش از اندازه از آن می‌ترسند. اهمیت به سلامت روان باعث می‌شود ما با کنترل ناامیدی، وسواس و استرس، از نگرانی فلج‌کننده نجات پیدا کنیم. برای اهمیت دادن به سلامت روان هم کافی است سبک زندگی سالمی در پیش بگیریم و اهل تفکر باشیم. وقتی ذهن انسان به طرف سیستم هوشمند درونی برود و افراط و تفریط را کنار بگذارد، در برابر هجوم مشکلات روانی نظیر نگرانی شدید برنده می‌شود.

تغییر سبک زندگی
شاید تصور کنیم با این همه مشکل، دیگر تغییر اوضاع کاری غیرممکن یا دست‌ کم خیلی سخت است و در نگرانی غرق شویم اما کافی است باور کنیم که با تصمیمات درست، می‌توانیم سلامت روان خود و جامعه را تضمین کنیم. اگر به آموزه‌های روانشناسی کهن برگردیم، زندگی همه ما باید بر اساس همان اصول شش‌گانه‌ای که ابوعلی‌سینا گفته، تغییر کند. این یک دستورالعمل عینی است. تغذیه مناسب، خواب و بیداری بموقع، ورزش و نرمش، آب‌وهوا و تغییر فصل، سلامت روان و روح و پاکسازی بدن از مواد زائد، اصولی هستند که به‌عنوان اصول شش‌گانه ثبت شده‌اند. توجه به هر کدام از آنها، می‌تواند کیفیت سلامت جسم و روح ما را متحول کند. ابوعلی سینا، درباره سلامت روان  ۶نکته را بررسی می‌کند؛ شادی و غم، خشم و لذت، ترس و ایمنی، اعتمادبه‌نفس و خجالت، امور مهم و کارهای کوچک و امید و ناامیدی. اگر دقت کنیم می‌بینیم که همه این جنبه‌ها درباره کرونا و حواشی آن قابل بررسی است.»

آذر ۰۶۱۳۹۹
 

   به نقل از سایکولوژی نیوز، بررسی سیستماتیک بر اساس تاریخچه سلامت بیش از ۶۱ میلیون بزرگسال امریکایی نشان داده است، افرادی که اخیرا مبتلا به نوعی بیماری روانی بوده‌اند، به طور قابل توجهی با خطر بیشتر ابتلا به عفونت کووید- ۱۹ مواجه هستند و نتایج درمانی ضعیف‌تری نسبت به افراد بیمار دیگر که اختلال روانی ندارند را نشان می‌دهند.

محققان اظهار کردند: افرادی که اخیرا مبتلا به افسردگی و بعد از آن، اسکیزوفرنی شده‌اند، خطر بیشتری برای ابتلا به بیماری کووید- ۱۹ دارند.

میزان مرگ و میر افرادی که اخیرا مبتلا به اختلال روانی و بیماری کووید- ۱۹ شده‌اند، ۸.۵ درصد است که نسبت به افراد بدون اختلال روانی (۴.۷ درصد) بسیار بالاتر است.

نتایج بررسی نشان داد که تاثیرات منفی سلامت روان و ارتباط آن با بیماری کووید- ۱۹ بیشتر در افریقایی- امریکایی‌ها و زنان مشاهده شد؛ در میان  افرادی که به‌تازگی مبتلا به اختلال روانی بودند، افریقایی- امریکایی‌ها بیشتر از سفیدپوستان در خطر ابتلا به بیماری کووید- ۱۹ بودند. زنان مبتلا به بیماری مزمن یا اختلال روانی نیز نسبت به مردان، بیشتر به بیماری کووید- ۱۹ مبتلا شده‌اند. ادامه مطلب »

آبان ۲۲۱۳۹۹
 

 روانشناسی در پاسخ به این پرسش که «چگونه مهارت نه گفتن را به فرزندان آموزش دهیم؟»، اظهار داشت: این موضوع از سه سالگی شروع می‌شود؛ در این سن کودک به عنوان «من بودن» به عنوان کسی که من هم یک شخص هستم، رشد می‌کند.

بنابراین کودکان در چنین شرایط مقداری لجباز و خودخواه می‌شوند و این طبیعی بوده و خوب است که این طور می‌شوند؛ یعنی کودک می‌خواهد بگوید من نیز مثل یک فرد می‌توانم تصمیم بگیرم.

این روانشناس بیان داشت: در پایان سه سالگی، کودک مشاهده می‌کند که والدینش کارهای مختلف را انجام می‌دهند اما به وی یکسره توصیه کرده و دستور می‌دهند اما وقتی «من» در کودک شکل پیدا می‌کند، می‌خواهد بگوید خودم تصمیم می‌گیرم و چرا برای من تصمیم می‌گیرید. ادامه مطلب »