استرس به هر عاملی اطلاق میشود که تعادل زندگی و ذهنی و حتی جسمانی انسان را بر هم بزند.این عامل میتواند یک واقعه خوشایند مثل ازدواج و خرید خانه و یا یک عامل ناخوشایند مثل مرگ عزیزان یا بیماریهای سخت جسمانی باشد.واکنش بدن شما به استرس به منظور محافظت از شما ایجاد میشود. اما زمانیکه این واکنش مدام فعال باشد، ممکن است خطراتی سلامتی انسان را تهدید کند.
بدن شما از طریق راههایی که هدف آن محافظت از شما در برابر تهدیدهای درندگان و سایر مهاجمین است، به استرس واکنش نشان میدهد. در دنیای امروز چنین تهدیدهای بسیار کم پیش میآید اما این به آن معنا نیست که زندگی خالی از استرس است.
مطمئناً شما هر روز با خواستههای متفاوتی روبهرو میشوید مثل حجم زیاد کار، مراقبت از خانواده و حتی شلوغی و ترافیک خیابانها. بدن شما به این مشکلات خُرد و ناچیز به شکل تهدید نگاه میکند. درنتیجه، ممکن است احساس کنید که بطور مداوم تحت عذاب هستید. اما شما قدرت مقابله دارید. نباید اجازه بدهید استرس کنترل زندگی شما را به دست گیرد.
-فرق استرس با اضطراب
معمولا مردم فرق بین اضطراب و استرس را نمیدانند.حتی در یک سمیناری یکی از اساتید روانشناسی گفت که این دو اصطلاح به یک معنا است!!.اما اینگونه نیست.اضطراب یک بیماری روانی محسوب میشود و عبارت است از یک ترس بی دلیل و تعمیم یافته ، در حالیکه استرس بیماری نیست بلکه هر تغییری است که در زندگی بوجود می آید.برای مثال طلاق،ازدواج،مرگ عزیزان،قبولی در دانشگاه و …همگی استرس هستند ولی هیچ کدام بیماری محسوب نمیشود.استرس به هر عاملی اطلاق میشود که شما را وادار به سازگاری مجدد نماید.وقتی طلاق میگیرید و یا همسرتان فوت میکند(خدای نکرده) و یا ازدواج میکنید شرایط زندگی شما بهم میخورد و باید با شرایط جدید خو بگیرید.شما در این مدت در حالت استرس یا فشار روانی هستید.البته اصطلاح استرس بیشتر برای مشکلات و گرفتاریهای روزمره زندگی بکار میرود تا تغییرات خوشایند زندگی.ولی در دسته بندی هلمز – راهه وقایع خوب و بد هر دو استرس به حساب می آید.در برخی نوشته ها وقایع خوشایند را دیسترس و اوسترس نامگذاری کردند.
-درک واکنش طبیعی استرس
اگر ذهن و جسمتان به خاطر استرس زیاد زندگی مدام درگیر باشد، ممکن است سلامتیتان با مشکلات جدی روبهرو شود. دلیل آن این است که واکنش “جنگ-یا- گریز”—سیستم هشدار طبیعی بدن—همیشه روشن و هوشیار میماند.
وقتی با تهدیدهای موردنظر مواجه میشوید—مثلاً وقتی مشغول پیادهروی صبحگاهیتان هستید، یک سگ بزرگ جلوی شما پارس میکند.در این حالت هیپوتالاموس که بخشی کوچک در پایین مغزتان است، یک سیستم هشدار در بدنتان راهاندازی میکند. این سیستم از طریق ترکیبی از اعصاب و سیگنالهای هورمونی، غدد آدرنال شما را که بالای کلیههایتان قرار گرفته است تحریک میکند تا هورمونهایی مثل آدرنالین و کورتیزول را ترشح کنند.
آدرنالین ضربان قلب، فشارخون و ذخیره انرژی شما را بالا میبرد. کورتیزول که هورمون اصلی استرس است، قند خون (گلوکز) را بالا برده، مصرف گلوکز توسط مغز را افزایش داده و دسترسی موادی که بافتها را ترمیم میکنند را بالا میبرد.
کورتیزول همچنین عملکردهایی که در موقعیت “جنگ یا گریز” غیرضروری یا حیاتی هستند را تحت کنترل درمیآورد. واکنشهای سیستم ایمنی بدن را تغییر داده و دستگاه گوارش، دستگاه تناسلی و فرایندهای رشد را سرکوب میکند. این سیستم هشدار پیچیده طبیعی همچنین با قسمتهایی از مغزتان که روحیه و خلقوخو، انگیزه و ترس شما را کنترل میکند، در ارتباط است.
-وقتی واکنش طبیعی استرس بیش از حد فعال میشود
سیستم واکنش استرس بدن معمولاً خودتنظیم است. سطح هورمونها را بالا برده و بدنتان را قادر میسازد تا بعد از رد شدن یک تهدید، به حالت نرمال برگردد. وقتی سطح آدرنالین و کورتیزول پایین میآید، ضربانقلب و فشارخونتان به سطح اولیه و سایر سیستمهای بدن نیز به فعالیتهای عادی خود برمیگردند.
اما وقتی محرکهای استرس زا در زندگی شما همیشه برقرار باشند و باعث شوند که همیشه احساس استرس داشته و عصبی باشید، این واکنش “جنگ یا گریز” همیشه هوشیار خواهد بود. هرچه کنترل کمتری روی اتفاقاتی که محرک استرس هستند و عدم قطعیتی که ایجاد میکنند داشته باشید، احتمال اینکه احساس استرس کنید بیشتر خواهد بود. حتی خواستههای معمولی روزمره زندگی نیز میتواند با واکنش استرس بدن شما مرتبط باشد.
فعالیت طولانی مدت سیستم واکنش استرس بدن و قرار گرفتن طولانی مدت در معرض کورتیزول و سایر هورمونهای استرس میتواند تمامی فرایندهای بدن شما را دچار مشکل کند و شما را در معرض مشکلات متعدد سلامتی مثل موارد زیر قرار دهد:
• بیماریهای قلبی.
• مشکلات خواب.
• مشکلات گوارشی.
• افسردگی.
• چاقی.
• اختلالات حافظه.
• بدتر شدن مشکلات پوستی مثل اگزما.
به همین دلیل خیلی مهم است که با راهکارهایی سالم برای کنار آمدن با محرکهای استرس در زندگی خود آشنا شوید.
-نحوه واکنش شما به محرکهای استرس زا.
واکنش شما به یک اتفاق استرسزا با دیگران فرق دارد. اینکه شما چطور به محرکهای استرس واکنش میدهید به عوامل زیر بستگی دارد:
• ژنتیک. ژنهایی که واکنش استرس شما را کنترل میکند، اکثر افراد را در حالت تعادل نگه میدارد و فقط گاهی بدن را برای “جنگ-یا- گریز” آماده میکند. واکنشهای بیش از حد و کمتر از حد ، میتواند از تفاوتهای ناچیز در این ژنها ناشی شود.
• تجارب زندگی. گاهیاوقات واکنشهای خیلی قوی به استرس را میتوان به عوامل محیطی نسبت داد. افرادیکه در کودکی در معرض اتفاقات شدید استرس زا بودهاند، معمولاً در بزرگسالی نسبت به استرس آسیبپذیرتر هستند.مثل کودکانی که در خانواده های شلوغ و پر از کشمکش و درگیری و تهدید بزرگ میشوند.چون سیستم آمیگدال آنها تحریک پذیرتر از افرادی است که در محیطهای امن و آرام تربیت شدند.
-تحلیل استرس از خود استرس مهمتر است.
عامل مهم دیگر در خصوص استرس تحلیل ما از استرس و وقایع است.فردی که اتفاقات را طبیعی میداند و معتقد است که تا زمانی که زنده ام وقایع خوب و بد برایم پیش خواهد آمد تا فردی که میگوید و باور دارد که وقایع بد نباید برایم اتفاق بیفتد و دنیا باید بر وفق مرادم باشد ،در مقابل استرسها از پا در نخواهد آمد.بر عکس فرد غیر منطقی زود واکنشهای منفی از خود نشان خواهد داد و دچار خشم،ترس،اضطراب و نا امیدی خواهد شد.لذا باورهای انسان نقش بسیار کلیدی در بروز انواع بیماریها در مقابل استرسها خواهد داشت.پس باورهای خود را مورد تحلیل قرار دهید و اگر به روانشناس مراجعه کردید از او بخواهید که به شما شناخت درمانی را بیاموزد و یا کتابهای آلبرت الیس را در این زمینه که به فارسی هم ترجمه شده است ، مطالغه نمایید.
–باید یاد بگیرید به طریقی سالم به محرکهای استرس واکنش دهید
اتفاقات استرسزا واقعیت زندگی هستند و ممکن است نتوانید وضعیت کنونیتان را تغییر دهید. اما میتوانید برای کنترل تاثیر این اتفاقات بر خودتان راهکارهایی را پیش گیرید. میتوانید یاد بگیرید تشخیص دهید چه چیزهایی به شما استرس میدهند، اینکه چطور با بعضی موقعیتهای استرسآور کنار بیایید و چطور در مواجهه با این موقعیتها هم از نظر جسمی و هم احساسی از خودتان محافظت کنید.
در زیر به برخی راهکارهای مدیریت استرس اشاره میکنیم:
• داشتن یک رژیمغذایی سالم و ورزش منظم و خواب کافی.
• استفاده از روشهای تمدد اعصاب،یوگا ،مدیتیشن و مانند آن.
• داشتن روابط و دوستیهای سالم.
• داشتن حس شوخطبعی.
• استفاده از مشاورههای تخصصی در صورت لزوم.
و
*گرایش به امور معنوی و ارتباط با خدا (الا بذکر ا… تطمئن القلوب-با ذکر خداست که دلها آرام میشود).
با کنترل و مدیریت استرس به آرامش ذهن دست خواهید یافت و زندگی سالمتر و طولانیتر خواهید داشت.
منبع:www.drdaraby.com
متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.